video thumb

پول در سال ۲۰۳۰؛ آینده‌ای که DeFi و CBDC می‌توانند با هم کار کنند

حوزه امور مالی غیر‌متمرکز یا دیفای (DeFi) در حال تغییر نحوه تفکر مردم در سراسر جهان نسبت به پول است و اینکار را سریع‌تر از هر انقلاب مالی دیگری انجام می‌دهد. بانک‌هایی که از زمان‌های قدیم راه دسترسی ما به پول را در انحصار خود قرار داده بودند، اکنون به چالش کشیده شده‌اند. در حال حاضر، این دیفای است که مسیرهای جایگزین را ارائه می‌دهد، مسیرهایی که می‌تواند چشم انداز اقتصادی را تغییر دهد و دسترسی به منابع مالی را عادلانه کند.

زمان تغییر قدرت از سوی دولت‌ها و بانک‌ها به مردم فرا رسیده است، این اتفاق در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته انجام شده و از دیفای به عنوان ابزاری برای حواله و گرفتن وام‌های کوچک استفاده می‌شود. رشد فضای دیفای دیوانه‌وار است، دیفای با در نظر گرفتن مفاهیم مالی سنتی و تبدیل آنها به پروتکل‌های هوشمند، یک اکوسیستم با اعتماد متوسط را ارائه می‌دهد که از بیمه تا وام و حساب‌های پس انداز را پوشش می‌دهد.

با این حال، با افزایش استفاده حوزه دیفای و عدم تمایل دولت‌ها و بانک‌ها به از دست دادن کنترل سیستم مالی، آنها توجه خود را به انتشار رمزارز کنترل شده معطوف کرده‌اند. ارز دیجیتال بانک مرکزی یا CBDC به عنوان راهی برای حفظ کنترل بر سیستم شناخته می‌شود و به کاربران خود تراکنش‌های سریع‌تر با کارمزد‌های کمتر ارائه می‌دهد.

دیفای در آینده

تصور کنید که در سال ۲۰۳۰ میلادی هستیم. سلیا (Célia)، زن جوان پاریسی، تلفن خود را بیرون می‌آورد تا بلیط یورو استار را از پاریس به لندن بخرد. وقتی به صفحه پرداخت می‌رسد، کیف پول دیجیتالی اصلی خود را انتخاب می‌کند. وقتی به کیف پول خود می‌رود، می‌بیند که موجودی یورو دیجیتال (یک توکن CBDC) او کاهش یافته است. امروزه (سال ۲۰۳۰)، هیچ‌کس پس انداز نقدی ندارد، زیرا وام ها بسته به ارزش دارایی‌هایی که در اختیار دارند داده می‌‎شود و به طور خودکار در طول زمان بازپرداخت می‌شود.

در حالی که حوزه دیفای نقش اصلی را در سال ۲۰۳۰ ایفا می‌کند، ارز دیجیتال بانک مرکزی نیز به عنوان خدمات پیش فرض بانک‌های سراسر جهان تبدیل شده است. چین در پی موفقیت آزمایش‌های قبلی خود در این زمینه پیشرو است. با این حال، آنها به سمت کنترل بیشتر، بررسی و سانسور متمایل هستند. در نتیجه این محدودیت‌ها، حوزه دیفای به اصلی‌ترین روش برای افرادی تبدیل شده که برای آزادی ارزش قائل هستند. به دلیل کارآمدی دیفای، ما با حساب‌های بانکی خداحافظی کرده‌ایم و دیفای به ما این امکان را داده که در هر کجا و هر زمان به پول خود دسترسی داشته باشیم و از آن استفاده کنیم و در صورت لزوم وام‌هایی دریافت کنیم.

شکست چالش های دیفای

دیفای مطمئناً آینده قابل قابل قبولی دارد اما برای دستیابی به این آینده آرمانی، ابتدا باید بر برخی موانع و چالش‌ها غلبه کرد. یکی از مواردی که باید مورد توجه قرار بگیرد، موانعی است که باعث جلوگیری از پذیرش گسترده دیفای شده است. به عنوان مثال، آسیب پذیری قراردادهای هوشمند، غیرقابل پیش بینی بودن بازار دیفای، مسائل امنیتی و دسترسی به فناوری‌های نوظهور از جمله مواردی است که باید به آنها رسیدگی شود.

بخش‌های مختلف فضای دیفای برای یک معامله‌گر یا سرمایه‌گذار معمولی بسیار پیچیده است. همچنین ناکارآمدی شبکه بلاک‌چین در زمینه مصرف انرژی و کارمزد بالای تراکنش‌های پروتکل‌های لایه اول مسئله‌ای است که باید به آن رسیدگی شود. البته خارج از تمام این مشکلات، افراد مخالف هم هستند که به عنوان مانعی بر سر حوزه دیفای قرار گرفته‌اند. برای مثال، دان برکوویتز (Dan Berkovitz) از کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) معتقد است که دیفای یک ایده بد است.

دیفای برای غلبه بر این موانع چه می‌کند؟

برای رفع این موانع، نیاز است که آموزش بیشتری وجود داشته باشد. صندوق آموزش دیفای (DeFi Education Fund) نمونه‌ای از یک سازمان آموزشی است که سعی می‌کند سیاست‌گذاران را در مورد مزایای اکوسیستم دیفای آگاه کند و به ذستیابی به یک چارچوب نظارتی مناسب کمک کند. با درک بیشتر دیفای، پذیرش آن با ورودی کاربران بیشتر به این حوزه آسان‌تر می‌شود.

اما در کنار افزایش تعداد کاربر، باید تجربه کاربر هم بهبود پیدا کند. این بهبود اکنون در پروتکل‌های لایه دوم دیده می‌شود، این پروتکل‌ها در حال ساخت کیف پول و زیرساخت‌هایی هستند که از دیفای پشتیبانی می‌کنند. اینکار انتقال را بهتر، کارمزدها را کمتر و سرعت انتقال را افزایش می‌دهد و در کنار آن، پیچیدگی فضای دیفای را کمتر می‌کند.

وجود یک چارچوب مقرراتی چیزی است که به موسسات مالی و بانک‌ها این اطمینان را می‌دهد که دیفای امن است و آنها در دراز مدت، شرایط و برنامه‌های خود برای دسترسی کاربران به دیفای را اعلام می‌کنند. همکاری بازارهای مالی سنتی و دیفای می‌تواند به گسترش بیشتر این جریان کمک کند.

همین حالا اقدام کند

واضح است که دیفای ماندنی خواهد بود و در سال ۲۰۳۰ به مرکز اصلی سیستم مالی جهان تبدیل خواهد شد. هر چند برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد، باید کارهای زیادی انجام شود. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی رو به افزایش است و این موضوع می‌تواند به تهدید و یا فرصتی برای حوزه دیفای تبدیل شود، چرا که به دنبال این موضوع، دولت‌های بیشتری شروع به توسعه و پذیرش CBDC خواهند کرد.

با این حال، این ارزهای دیجیتال بانک‌ها هستند که عمداً از دیفای جدا شده‌اند و به استیبل کوین‌های خصوصی تبدیل شده‌اند. عجله‌ای در به واقعیت پیوستن همکاری این دو حوزه (CBDC و DeFi) وجود ندارد، چرا که موانع و چالش‌های زیادی در دیفای وجود دارد که ابتدا باید آنها برطرف شود.

در سال ۲۰۳۰، سلیا دوست ساختگی پاریسی ما اهمیتی نمی‌دهد که CBDC یا دیفای چیست و زندگی عادی خودش را پیش می‌برد. امیدواریم تا سال ۲۰۳۰، سلیا تنها یکی از صدها میلیون نفری باشد که از دنیای مالی غیر‌متمرکز لذت می‌برد.