عبارت اقتصاد رمزنگاری شده (cryptoeconomics) ترکیبی از رمزنگاری و اقتصاد است و این مفهوم برای ایجاد بلاک چین عملی، کلیدی است. چگونه میتوان غریبه ها را برای همکاری با یکدیگر و ایجاد یک شبکه قابل اعتماد و غیر متمرکز به منظور انتقال و ذخیره اطلاعات رمزنگاری شده همگام کرد؟ چگونه میتوان این سیستم مدیریت توزیع را بدون یک مدیریت و قدرت مرکزی اجرا کرد؟ در نهایت هنگامی که این کارها انجام شد، چگونه میخواهید از خودتان در برابر کسانی که سیستم شما را دست میاندازند دفاع کنید؟ شما در این حالت میتوانید از اقتصاد رمزنگاری شده استفاده کنید که زیرساختی از پاداشها و مجازاتهاست که میتواند صداقت را در سیستم تضمین کند که نتیجه آن یک ایجاد یک ساختار کارآمد و امن است.
برای درک رمزنگاری اقتصادی باید بدانیم که چگونه معاملات بلاک چین بدون استفاده از واسطه تأیید میشود.
عناصر رمزنگاری در اقتصاد رمزنگاری شده
رمزنگاری بر روی ماینرهایی متکی است که از کامپیوتر و برق خود برای تأیید معاملات و معاملات پیوندی با یکدیگر استفاده کرده و بلاک چین را امن نگه میدارند. پاداش این سیستم برای ماینرها به منظور انجام این کار، یک ارز رمزنگاریشده و یا توکن مانند بیت کوین یا اتریوم است.
پروتکلهای توافقی بر چگونگی تأیید معاملات نظارت میکنند. مهمترین این پروتکلها، پروتکل اثبات کار و پروتکل اثبات سهام است.
پروتکل اثبات کار (PoW)
پروتکل اثبات کار (PoW)به ماینرها این امکان را میدهد که کامپیوتر و برقی که برای ایجاد اعتبار و امنیت در معاملات استفاده میکنند را اثبات کنند. این سیستم فقط به کسانی پول پرداخت میکند که ارزشی را به بلاک چین اضافه کنند. برای ماینرها اثبات این که کارشان را به پایان رساندند سخت است اما برای افراد دیگر تأیید این که ماینرکار خود را به پایان رسانده به محض اتمام کار آسان است. پروتکل اثبات کار، بازیگران بد را از مانعشدن و تغییر دادن معاملات دور نگه میدارد.
پروتکل اثبات سهم (PoS)
پروتکل اثبات سهم (PoS) تنها به کامپیوتر و برق متکی نیست و در عوض، نیازمند اعتبارسنجیست که توکنهای رمزنگاریشده خودشان را مانند حساب امانی به سهام تبدیل کنند بنابراین در صورتی که یک معامله جعلی در این روند تأیید شود، افراد داراییهایی خود در قالب سهام را از دست میدهند. اعتبارسنجان بر اساس میزان توکنهایی که به عنوان سهام در اختیار دارند انتخاب میشوند. در سیستم اثبات سهم بر خلاف سیستم اثبات کار که در آن پاداش بر اساس ماینینگ بود، مبتنی بر هزینههای معاملاتی است.
سیستم تشویقی
عناصر اقتصادی بلاک چین، شرکتکنندگان را به پیروی از قوانین تشویق میکند و شرکتکنندگانی که ناقض این قوانین باشند را مجازات میکند. به سیستم تشویقی جهان واقعی فکر کنید: شما برای رییس خودتان کار میکنید و پاداشی که از طرف او برای شما در نظر گرفته خواهد شد پول است. در غیر این صورت، شما میتوانید پول را از رییستان بدزدید که نتیجه آن از دست رفتن شغلتان است و باعث میشود احتمال استخدام شما در مکانی دیگر و توسط یک مدیردیگر از دست برود چرا که سوابق شما برای آنها مشخص است و ممکن است زندان را برای شما در پی داشته باشد.
این سیستم تشویقی باعث میشود حتی افرادی که توجه خاصی به این موضوع ندارند که به لحاظ اخلاقی چه چیزی صحیح و چه چیزی غلط است، معمولا ترجیح میدهند به جای دزدی حقوق ماهیانه خود را در ازای کار صادقانه دریافت نمایند. آنها از این مسیر پیروی میکنند چرا که فکر میکنند این مسیر بیشترین شانس موفقیت را برای آنان فراهم میکند.
وقتی که به بلاک چین فکر کنیم متوجه میشویم که در بلاک چین هم نیازمند یک سیستم تشویقی هستیم. درآمد بر اساس ارزهای رمزنگاری شده مانند یک عامل تشویقی برای ماینرها و اعتبارسنجان عمل میکند. در مقابل، مجازاتهایی هستند که افراد بدرفتار را تنبیه و تضعیف میکنند. اگر این افراد سعی در تأیید تراکنشهای جعلی داشته باشند، سیستم به گونه ای طراحی شده که از موفق شدن آنان جلوگیری میکند و آنها پاداشی در این حالت دریافت نمیکنند.
توکنها (Tokens)، محرک تکنولوژی اقتصادی بلاکچین هستند
در هر دو پروتکل اثباتی یعنی اثبات کار یا اثبات سهام، نویدی که در توکنهای ارزهای رمزنگاریشده وجود دارد ماینرها را تشویق میکند تا منابع خودشان را برای اعتباربخشی به معاملات بلاک چین و حفظ یکپارچگی بلاک چین وقف کنند. این توکنها در ارزهای رمزنگاری شده، محرک تکنولوژی اقتصاد بلاکچین هستند یعنی موفقیت بلاکچین بسته به جذابیت توکنها یا پاداشهاست.
توکنها ارزشمند هستند چرا که کارآمد بوده و گروهی از مردم نیز به این ارزش اعتقاد دارند. تصور کنید که شما نیازمند یک توکن برای استفاده از مترو در مسیر مرکز شهر به سمت فرودگاه برای یک مسافرت کاری هستید. این توکن بسیار مفید است چرا که شما را به آنجا که میخواهید میبرد. توکن مشابه نیز ارزشمند است چرا که افراد زیاد دیگری نیز وجود دارند که میخواهند از مرکز شهر به سمت فرودگاه بروند. اگر نخواهید به این سفر بروید، میتوانید توکن خود را به کسی بفروشید که نیاز به این سفر دارد و به جای آن نوع دیگری از ارز را دریافت کنید که بتوانید از آن در جایی استفاده کنید که نیازدارید مانند بیتکوین، اتریوم و یا دلار آمریکا.
هرچه درخواست برای حرکت از مرکز شهر به سمت فرودگاه بیشتر و توکنهای مرتبط با آن کمتر باشد، این توکنها ارزشمندتر خواهند بود. عکس این موضوع نیز صدق میکند. برای اطمینان از این که توکنهای مترو ارزش خود را حفظ کرده اند، مدیریت حمل و نقل میزان توکنهای در چرخش را محدود میکند. هرگونه توکن جدید، آرام آرام به چرخه اضافه خواهد شد و اینگونه نیست که همه آنها در یک زمان وارد چرخه شوند. بسیاری از ارزهای رمزنگاری شده، میزان سکهها و توکنهایی که خارج شده اند را محدود میکنند در حالیکه دیگر ارزها چنین محدودیتهایی ندارند. بیتکوین، محدودیت ۲۱ میلیون ارز دارد درحالیکه رمزهای اتریوم اینگونه محدودیتها را ندارند.
ارزهای رمزنگاری شده یا توکنها خود به خود ارزشی ندارند. ارزش مواد یک توکن مترو بسیار کمتر از نرخ کرایه آن است. صفر و یکهایی که ارزهای رمزنگاریشده را تولید میکنند نیز به همان اندازه بیارزش هستند. چیزی که به ارزهای رمزنگاری شده اعتبار میبخشد این موارد هستند:
- سودمندی برای تراکنشهای کنونی
- سودمندی تصورشده برای یک پروژه در آینده
- نوسانات در عرضه و تقاضا
- اقدامات نظارتی
- تقاضای سوداگرانه
امروزه تقاضای سوداگرانه در حسابهای مشخص برای اکثریت قریب به اتفاق ارزهای رمزنگاری شده ارزشمند هستند. ارزهای رمزنگاری شده مانند اسکناس دلار ارزش نمادین دارند و ارزش ذاتی در آنها وجود ندارد.
اقتصاد رمزنگاری شده و نقاط ضعف بلاکچین
ایده پشت بلاک چین، ایجاد یک شبکه امن و غیر متمرکز به کمک تلاش انسانهای غیر وابسته است. طراحی این مکانیسم به ما این امکان را میدهد تا متوجه شویم چگونه میتوان خروجیهای مشخصی را بر اساس فرضیاتمان از طریق تلاش سختکوشانه بدست آوریم و از این طریق بتوانیم چگونگی به دست آوردن این خروجیها را در یک سیستمی که افراد در آن منافع خود را در آن دنبال میکنند، متوجه شویم. مفهوم بلاکچین به منفعت شخصی ماینرها و اعتبارسنجان متکی است که خواهان پاداش ارزهای رمزنگاریشده برای بدست آوردن یک شبکه امن و غیرمتمرکز هستند.
شاید بتوان این را یک ضعف بالقوه برای سیستم اقتصاد رمزنگاریشده دانست چرا که طراحان آن میتوانند فرضیات غیر صحیحی را درباره چگونگی واکنش مردم به انگیزههای سیستمی ایجاد کنند. این افراد ممکن است تصور کنند که توکنهای ارز رمزنگاری شدهشان، دیگران را تشویق میکند تا منابع خودشان را برای تضمین اعتبار و یکپارچگی بلاکچین وقف کنند و در عین حال تلاش بی وقفهای را برای فاسدکردن بلاکچین انجام دهند. اگر این فرضیات غلط باشند، سیستم امن نخواهد بود.
اقتصاد رمزنگاری شده مانند دیگر سیستمهای اقتصادی بر روی مفهوم عرضه و تقاضا برای رشد وابسته است. ارزش ارزهای رمزنگاری شده، مطلوبیت آن برای ماینرها و اعتبارسنجان و نیز نادربودن آن محرک ایجاد امنیت، اعتبار و اعتماد در بلاکچین است. با سیستمهای تشویقی صحیح، ماینرها و اعتبارسنجان میتوانند یک شبکه غیرمتمرکز همتا به همتا که جایگزینی برای شبکههای متمرکز سنتی است را فعال کنند.