پول قدرت میآورد. شاید این جمله به نظرتان کلیشهای باشد، اما وجود گروههای لابی در واشنگتن، لندن و دیگر مراکز قدرت حاکی از آن است که این جمله چندان هم خالی از واقعیت نیست. در سال ۲۰۱۷ فقط در آمریکا، ۳۷/۳ میلیارد دلار برای سیاستگذاران لابی کننده هزینه شد، در حالی که این رقم نسبت به سال ۲۰۰۸ یک افزایش سه میلیارد دلاری را نشان میدهد. حضور گروههای لابی در ارزهای دیجیتال فصل جدیدی از چالشها را در دنیای پر رمز این ارزها ایجاد کرده است.
ارزجو : لابیگری کار مهمی است و ورود ارز دیجیتال به عرصه لابیگری برای نخستین بار همزمان با رشد این صنعت، دلیلی بر این مدعا است. گرچه نخستین حرکات شکل گرفته در این مسیر کمرنگ و نامنظم بودند، ولی با کمک کوین بیس (Coinbase) این اقدامات جان بیشتری گرفتند. سیرکل (Circle) و دیگر شرکتها در ماه سپتامبر خبر تأسیس بنیاد بلاک چین (Blockchain Association) را رسانهای کردند.
با این وجود، در حالی که این اخبار مسرتبخشی برای ارز دیجیتال به حساب میآید، این نگرانی هم وجود دارد که این گروههای لابی نوپا منافعی داشته باشند که با منافع اکوسیستم ارز دیجیتال به طور کامل همخوانی نداشته باشند. به بیان دقیقتر، شاید آنها برای برخی شرکتها، سکوها یا ارزهای دیجیتال سودمندتر از دیگران باشند.
بنیاد بیت کوین (Bitcoin) و کوین سنتر (Coin Center)
وقتی بنیاد بیت کوین (یک سازمان عامالمنفعه متمرکز بر گسترش کاربرد بیت کوین) شرکت تورسن فرنچ ادووکیسی (Thorsen French Advocacy) را برای لابیگری با قانونگذاران در واشنگتن بکار گرفت، اولین اقدامات لابیگری بیت کوین در جولای ۲۰۱۴ صورت گرفت.
جیم هارپر (Jim Harper)، مشاور سیاست عمومی بنیاد بیت کوین، تصریح کرد: «قانونگذاران و قانوننویسانی که بیت کوین را مورد مطالعه قرار دادهاند این دیدگاه منطقی را عنوان کردهاند که دولت باید به دنبال تأمین منافع و کاهش ریسکهایش باشد. ما این پیغام را به کنگره میدهیم تا جامعه بیت کوین بتواند بر ساخت ابزارها و خدماتی تمرکز کند که زندگی تمام انسانهای جهان را بهبود بخشند.»
دو ماه بعد، کوین سنتر تأسیس شد. با حمایت مالی شرکتهایی مانند کوین بیس، بیتگو (BitGo) و بیتپی (BitPay) این گروه مستقر در واشنگتن اعلام کرد که مأموریتش برقراری ارتباط با سیاستمداران و عموم مردم و بیان منافع ارزهای دیجیتال و فناوریهای نامتمرکز است.
مدیر اجرایی گروه، جری بریتو (Jerry Brito) در ژانویه ۲۰۱۵ عنوان کرد: «ما وکیل هستیم و طرفداری شرکت یا صنعت خاصی را نمیکنیم. فقط فکر میکنیم این فناوری منافع زیادی را در اختیار مصرفکنندگان و جامعه بزرگتر و تمام جهان در کل قرار میدهد.»
کوین سنتر، از زمان تأسیسش در سپتامبر ۲۰۱۴ پروفایل و دامنههای فعالیتهایش در واشنگتن را گسترش داده است. فوریه ۲۰۱۷ نقطه عطفی در تاریخ کوین سنتر به شمار میرود، آن زمان این گروه خبر تشکیل انجمن کنگرهای بلاک چین (Congressional Blockchain Caucus)، یک گروه دوحزبی از اعضای کنگره (در حال حاضر تمام اعضا مرد هستند)، را اعلام کرد که “هدفش شناخت بیشتر فناوریهای بلاک چین، همچنین پیگیری یک سیاست عمومی قوی برای پیشرفت مستمر با عبور از مقررات دستوپاگیر بود”.
و با کمک همراهان مستقر در کنگره، کوین سنتر توانسته است گام محکمتری را در جهت تصویب قوانین مطلوب برای ارز دیجیتال بردارد.
همین سپتامبر، اعضای انجمن دو لایحه و یک قانون داخل کنگرهای را پیشنهاد دادند. لایحه اول، معافیت مودیان مالیاتی از قانون داراییهای انشعابی (Safe Harbor for Taxpayers with Forked Assets Act)، در صورت تصویب دارندگان سکههای چند شاخه را از پرداخت مالیات برای این سکهها تا تصویب قوانین مشخص معاف خواهد کرد. لایحه دوم، قانون مصوب بلاک چین (Blockchain Regulatory Certainty Act)، به دنبال معافیت گرهها، استخراجکنندگان و دیگر بخشهای غیرامانی اکوسیستم ارز دیجیتال از شناخته شدن به عنوان انتقالدهندگان پول یا مؤسسات مالی است.
منافع چه کسانی تأمین میشود؟
این که کوین سنتر با عبور از تمام موانع توانسته است این لوایح را به کنگره پیشنهاد دهد، بدون تردید موفقیت بزرگی برای صنعت نوپای ارزهای دیجیتال است.
با این وجود، برنامههای آنها این سؤال را مطرح میکند که لابیگری ارز دیجیتال منافع چه کسانی را تأمین خواهد کرد.
خاصه آنکه، قطعنامه این کمیته این چشمانداز را به وجود میآورد که شاید تأمین منافع مبادلات و فعالیتهای ارز دیجیتال به قیمت قربانی کردن منافع عموم کاربران تمام شود، چراکه قصد دارد “محدودیتهای [قانونی] غیرضروری” برای چنین سازمانهایی را از بین ببرد، و یک “محیط قانونی ساده، سازگار و دوستانه” را ایجاد کند.
این مسامحهها شاید به سود صنعت ارز دیجیتال باشند، اما یک نظام قانونی ضعیف میتواند کاربران عادی را در معرض انواع و اقسام خطرات مانند هک مبادلات کمتر محافظتشده، کلاهبرداریها یا عرضههای اولیه سکه (ICO ها) پرریسک قرار دهد، و میتواند به رشد ارزهای دیجیتال به عنوان یک دارایی و نه به عنوان یک ارز کمک کند.
این ریسک با گرایش کنونی این گروهها به سوی ارزهای دیجیتال و نه سازمانهای مرتبط با بلاک چین تقویت میشود. به عنوان مثال، بیت فینکس (Bitfinex)، کراکن (Kraken)، ایتورو (eToro) و اوربیت (Urbit) (مانند کوین بیس) از جمله حامیان کوین سنتر هستند، در حالی که هیئت تجاری بریتانیا کریپتویوکی (CryptoUK) به داشتن اعضایی مانند سیکس. آیو (CEX.io)، ایتورو و (مجدداً) کوین بیس افتخار میکند.
یک نگرانی دیگر برتری بیت کوین نسبت به دیگر ارزهای با داشتن گروههای لابیگری (مانند بنیاد بیت کوین) است. به عنوان نمونه، از پنج عضو هیئت مدیره کوین سنتر، دو عضو دارای منافع مستقیم در بیت کوین هستند (الکس مورکوس (Alex Morcos)، مدیر اختراعات بیت کوین و ونسیس کاسارس (Wences Casares)، مدیر عامل ژاپو (Xapo) شرکت عرضهکننده کیف پول بیت کوین). بقیه اعضا مدیر ارشد فناوری کوین بیس، یک استاد اقتصاد و مدیر اجرایی، جری بریتو هستند.
و برخلاف کوین سنتر که از حامیان متعدد و متنوعی نمایندگی میکند، دیگر گروهها از سرمایهگذاران و اعضایی تشکیل میشوند که دارای ارتباطات تنگاتنگی با هم هستند.
به عنوان نمونه، اعضای انجمن بیت کوین عبارتند از سیرکل، کوین بیس و پروتکل لبز (Protocol Labs) که سرمایهگذارانش دیجیتال کارنسی گروپ (Digital Currency Group)، یک شرکت سرمایهگذاری بلاک چین و پلیچین کاپیتال (Polychain Capital) یک شرکت سرمایهگذاری بلاک چین دیگر هستند. آنچه در اینجا جلب نظر میکند این است که دیجیتال کارنسی گروپ یک سرمایهگذار در سیرکل، کوین بیس و پروتکل لبز است، که این یعنی چهار شرکت اساساً بخشی از یک صندوق اعتباری هستند.
این مفهوم در تضاد با این ایده است که انجمن بلاک چین، همراه با دیگر گروههای بیت کوین، نماینده طیف وسیعی از دیدگاهها و منافع هستند. به هر حال، با توجه به این که صنعت ارزهای دیجیتال تاکنون دستاوردهای لابیگری ملموس ناچیزی داشته است، برای قضاوت درباره میزان ریسک این روابط نزدیک خیلی زود است. لازم به ذکر است که بنیاد بیت کوین، کوین سنتر و کریپتویوکی از هرگونه اظهار نظر در این باره خودداری کردند.