نقش غول‌های فناوری در توسعه قابلیت همکاری در حوزه های بلاک چین !

اخیرا انتشار گزارشی از مجمع جهانی اقتصاد و Deloitte مبنی بر قابلیت همکاری بلاک چین

ارائه دهندگان خدمات وب بزرگی مانند IBM، Oracle ، Azure Blockchain Services و SAP با ابراز امیدواری برای متحد کردن مشتریان مرتبط با الزامات منحصر به فرد بلاک چین، در مورد تعهد خود در زمینه حل این مسئله صحبت می کنند. به تازگی، آنها با یک مورد استفاده از مشخصات بالا که شامل پلتفرم داده های مشترک داده و تجزیه و تحلیل ویروس کووید ۱۹ است، توانایی همکاری با یکدیگر را نشان دادند. با جمع آوری داده های معتبر از شبکه گسترده ای از منابع تأیید شده، شرکت های فناوری امیدوارند نواحی نا آرام بیماری و گزارش ناسازگاری ها را شناسایی کنند.

با وجود همه اینها، ارتباط واقعی بین بلاک چین به زبان ساده تر از عمل است. نگرانی های مربوط به مقررات، نظارت و حفظ حریم خصوصی باعث می شود که بیشتر شرکت ها ابتکار عمل را خنثی کنند، زیرا باید قوانین روشنی وجود داشته باشد که نحوه دستیابی، به اشتراک گذاری و ذخیره داده های شرکت کنندگان را تعیین می کند. برای شرکت کنندگان و شرکای جدید باید یک فرآیند اجماع حاصل شود تا بعداً در این همکاری از درگیری جلوگیری شود. با وجود سطوح مختلف مشارکت هر سازمان، هزینه ها و درآمدها باید در سراسر شبکه تقسیم شود.

حتی پس از تحقق این پیش شرط های نظارتی، طرف فنی به همان اندازه چالش برانگیز است. فقدان زیرساخت ها و استانداردسازی داده ها مانع اصلی برقراری ارتباط یکپارچه است و همکاری شرکت ها در مناطق و بخش های مختلف را دشوار می کند.

به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران اولیه به دنبال پروتکل هایی بودند تا فناوری غالب را بشناسند. اگر یک پلتفرم بتواند سهم کافی از بازار را بدست آورد، می تواند کل صنایع را در آن جهت سوق دهد و به یک سطح استاندارد دست یابد. با این حال، با توجه به طیف گسترده ای از نیازهای مربوط به حریم خصوصی، کارآیی، سرعت و روش اجماع، این نوع تفکر اکنون غیرواقعی است.

برای زنجیره های مجاز، این مسئله کمتر است، زیرا اکثر پروتکل ها حول محور Hyperledger Fabric ، R3 Corda و Quorum محور (مبتنی بر اتریوم)  هستند. در حال حاضر استانداردسازی در این پلتفرم ها از طریق ابتکارعمل قابلیت همکاری مانند چارچوب یکپارچه سازی بلاک چین و کارگروه قابلیت همکاری فابریک مورد بررسی قرار می گیرد.

درک ارزش واقعی در همکاری

ارزشی که ارتباط بین بلاک چینی می تواند برای این زنجیره های مجاز افشا کند، قابل توجه است. گزارش مجمع جهانی اقتصاد اشاره می کند که اگرچه پلتفرم های بلاک چینی برای هدف قرار دادن اکوسیستم های صنعت ساخته شده است، اما زنجیره های عرضه جهانی عموماً اکوسیستم های صنعتی متعددی را شامل می شوند، از جمله شرکت های حمل و نقل، حمل و نقل کالا، تولید، خرده فروشی، امور مالی تجاری، بانکداری و مدیریت شرکت.

ایده اتصال همه این بخش ها به یک چارچوب، به دلیل مقیاس بالقوه و همچنین الزامات خاص صنعت، به سادگی غیرممکن است. به جای اینکه از استفاده از بلاک چین در این شرایط متقابل صنعت جلوگیری شود، شرکت ها باید تشویق شوند که در مناطق خاص تمرکز کرده و از فناوری ها و پلتفرم های جدید استفاده کنند تا بین چارچوب ها پیوند برقرار کنند و یک شبکه ای از اکوسیستم های داده اعتماد را ایجاد کنند.

به عنوان یکی از پروتکل های پیشروی بلاک چین در تنظیمات شرکت، Hyperledger اهمیت این موضوع را درک می کند. دیوید هیوزبی (David Huseby)، مأمور امنیتی Hyperledger ، در مورد اهمیت قابلیت همکاری در گفتگو با Cointelegraph Consulting عنوان کرد:

“قابلیت همکاری متقابل زنجیره ای برای عدم تمرکز واقعی اطلاعات و حتی تجارت مهم است. ایده یک کنسرسیوم را برای ردیابی محصولات و استعداد آنها در نظر بگیرید. اکنون نودی را در آن شبکه اضافه کنید که به صورت رمزنگاری شده با جزئیات نظارتی بر زنجیره تامین مانند معاملات خرید و فروش، جزئیات حمل و نقل و تحویل پیوند خورده است. همانند شبکه های پیوند داده شده، انتقال یک محصول به طور همزمان در هر دو زنجیره قابل ردیابی و تأیید است. “

علاوه بر ارزش واضح پیوند دادن اکوسیستم های مختلف، عدم انجام این کار ممکن است به عنوان مانعی برای استفاده از تشکیلات تبدیل شود. با نگاهی به روندهای فعلی، استراتژی های چند چارچوبی پیش از این در سایر قالب های سرویس وب عادی شده است.

مدل سرویس ابری که شرکت ها به آن عادت کرده اند یک نمونه اصلی است. با سرویس ابری، بسیاری از کسب و کارها به دنبال یک استراتژی فضای ابری برای تخصصی کردن سیستم ها، کاهش هزینه ها، کاهش خطر اختلال در خدمات و جلوگیری از مسدود شدن فروشنده هستند. این امر دستورالعمل روشنی برای پیشرفت را در اختیار شما قرار می دهد: سیلوهای بلاک چین ناشی از عدم توسعه و اجرای ارتباطات بین بلاک چینی فقط پذیرش را به تاخیر نمی اندازند، بلکه مانع از آن می شوند. قابلیت همکاری متقابل زنجیره ای نباید به عنوان یک لاکچری تلقی شود، بلکه باید یک ویژگی اصلی باشد. هیوزبی معتقد است که اکنون زمان عمل است. وی در این باره عنوان کرد:

” Hyperledger و کل بنیاد لینوکس، به ایجاد مبانی مشترک و متن باز برای اتصال سیستم های نرم افزاری اختصاص داده شده است. ما فکر می کنیم که قابلیت همکاری در پلتفرم ها و داشتن پروژه‌ها و آزمایشگاه های Hyperledger که مسیرهای مختلفی را برای ایجاد پروتکل های مشترک لازم در پیش می گیرند، برای بلاک چین امری حیاتی است. این موارد شامل Hyperledger Quilt ، Hyperledger Besu و BIF (چارچوب ادغام بلاک چین) است. “

راه حل های شخص ثالث مانند شبکه بدون مرز از Hacera  نیز وجود دارد و ستون فقرات پلتفرم تحلیلی ویروس کووید ۱۹ فوق الذکر را تشکیل می دهد. شبکه بدون مرز به عنوان یک لایه انتزاع، با استفاده از API ها و قراردادهای هوشمند برای استخراج داده ها از تعدادی از منابع قابل اعتماد مانند دانشگاه جان هاپکینز و سازمان بهداشت جهانی استفاده می کند.

آنچه این راه حل را متمایز می کند این است که Hacera  نیازی به همکاری مستقیم با هر یک از شرکا ندارد، زیرا این منابع داده های موجود در سایت های اوراکل و IBM هستند. بازیگران ممکن است به سادگی داده ها را با هم در یک راه حل کارآمد که نیازی به توسعه اضافی ندارد، ترکیب کنند.

از سوی بلاک چین عمومی، راه حل های چند زنجیره ای مانند Cosmos و Polkadot نیز به دنبال حل این مشکل هستند. متأسفانه، بسیاری از زنجیره های مجاز از فلسفه خودمحور به چالش بین زنجیره ای نزدیک می شوند.

نقطه زنجیره متقابل باید بهبود و افزودن به فن آوری های موجود باشد، نه فقط تکرار موارد استفاده به این امید که کاربران را از ارزهای دیجیتال مستقر یا راه حل های DeFi بازدارید. وابستگی داخلی به ارزهای دیجیتال و ساختارهای پرداخت آنها کمکی نمی کند، زیرا در این راه ادغام با دارایی های دیجیتال و هزینه های اضافی را پیچیده می کند. بنابراین، این صنعت با ده ها اکوسیستم زیرساخت مشابه مانند، با با موارد استفاده رقیب و موارد بسیار معدود همکاری با هدف ایجاد منافع متقابل باقی مانده است.

پیدا کردن زمینه مشترک

نکته اینجاست که همکاری زنجیره متقابل فقط یک ویژگی اضافی نیست که ارزش کاوش را داشته باشد بلکه یک عملکرد مهم برای یک محیط سازمانی است. شرکت های بزرگی مانند IBM این موضوع را درک می کنند و سعی در پیشبرد آن دارند، حتی اگر این به معنای نشستن با رقبا و فهمیدن چگونگی ایجاد قرار دادن بلاک چین ها در کنار هم باشد. اگر پروژه های بلاک چین واقعاً بخواهند سیلوهای داده را از بین ببرند، باید راه هایی برای همکاری مشترک پیدا کنند.

Cointelegraph Consulting مراحل زیر را که باید برای ساخت پروتکل های غیرمتمرکز انجام شود که می تواند اکوسیستم های صنعت را در بر بگیرد، مشخص کرده است که عبارتند از:

• به قابلیت تعامل با ذهنیت ایجاد هم افزایی زنجیره های متقابل دست پیدا کنید، به جای اینکه صرفاً برای جذب پایگاه کاربر از یکدیگر تلاش کنید.
• به فراتر از یک استارتاپ فکر کنید و چشم انداز بلند مدت برای پیش بینی یک صنعت با قابلیت همکاری داشته باشید، در حالی که هنوز در مراحل اولیه توسعه محصول هستید.
• اعتماد به توکن یوتیلیتی را به عنوان یک نوع پرداخت کاهش دهید
• به دنبال ساخت دروازه های API با سایر پلتفرم ها باشید
• همکاری مشترک را در پروژه های تحت هدایت دولت کشف کنید تا توسعه دهندگان و شرکای بیشتری را برای یک راه حل داشته باشید
• برای کشف راه حل های زنجیره متقابل، کنسرسیوم های فناوری ایجاد کنید تا تجربیات غیرمتمرکز بتواند یکپارچه تر شود