پیش از هر چیز ماجراهای اخیر دنیای بلاک چین و ارزهای دیجیتال را دوره می‌کنیم. هفته گذشته شرکت کداک هم به جمع بلاک چینی
و اما پیام‌رسان محبوب ارزهای دیجیتال
اما صبر کنید، باز هم هست!
این روزها همه از ارزهای دیجیتال صحبت میکنند. پس داشتن آگاهی و اطلاعات کافی در این زمینه به نوعی ضروری شده است! با وجود این اکثر سرمایه گذاران به اندازه کافی روی این مساله وقت نمیگذارند و به همین ترتیب آلت کوین های متعدد بر اساس ارزش کل بازار رشد پیدا میکنند. فرض بر اینکه ارزهای دیجیتال حباب باشند؛ باید گفت که همه حباب ها یک روز میترکند. اما درباره این که کِی این اتفاق می‌افتد نظرات متفاوتی وجود دارد. پیش از این حباب به این بحث برانگیزی نبوده که شامل تمام ملتها و تمام افرادی باشد که به اینترنت دسترسی دارند…
در واقع، در پاسخ به اینکه چه اتفاقی می افتد، به نتایج مختلفی خواهید رسید! و تمام اینها بستگی به این دارد که پیش چه کسی سوالتان را مطرح کرده باشید. بعضی از تحلیلگران این مبحث را با حباب اقتصادی گل لاله قرن هجده در اروپا مقایسه میکنند. این حباب یکی از اولین حباب های اقتصادی بوده که در تاریخ رخ داده است. در این میان، عده دیگری از افراد میگویند که اینطور نیست و این مقایسه اصلا درست نیست. چرا که این حباب هیچ تاثیری جز نابودی در زندگی افراد نداشته است. به عقیده گروهی از این افراد حباب دات کام مثال بهتری بر این ماجراست. نیراج آگراوال یکی از کارشناسان کوین سنتر در واشنگتون؛ با این دسته از افراد هم عقیده است. او به تفاوت میان این دو حباب اشاره نموده است و میتوان با او موافق بود.
حق با شماست. هر دو به یک اندازه خرابی به بار آورده اند. جریان دات‌کام هم به گروه های مختلف از جمله تریدرهای روزانه Main Street America ضربه مالی وارد کرد. این حباب اقتصادی روی فضای رو به رشد اینترنت شکل گرفت. اوضاع که آرام شد و آب ها که از آسیاب افتاد؛ کارآفرینان کار کشته ارزش زیادی در شرکت های اینترنتی جدید ایجاد کردند. این حرکت باعث شد هم آنها و هم سرمایه‌گذارانشان حسابی سود کنند. این اتفاق در ماجرای امروز نیز تکرار خواهد شد. آگراوال میگوید:
« بالاخره شرکتی بزرگ مانند گوگل، فیس‌بوک، یا آمازون از این ماجرا پدید خواهد آمد»
چاره‌ی کار چیست؟ خب، اول از همه باید توجه بیشتری به مسائل پیرامون این حوزه داشته باشید و تا جایی که ممکن است یاد بگیرید. هیچ وقت بیش تر از آنکه باید صرف سرمایه گذاری نکنید تا از لحاظ اقتصادی صدمه نخورید. اگر علاقه ای به کتاب خوانی دارید، نگاهی به کتاب کریس بوریسکی و جک تاتار تحت عنوان «دارایی های دیجیتال» بیاندازید. اگر هم بیشتر اهل شنیدن هستید تا خواندن، پادکست های Unchained لاورا شین در فوربس را گوش کنید.
آی.سی.اویی که برای تلگرام در نظر گرفته شده است نیز به ظاهر وسوسه کننده می‌آید. تلگرام ۱۰۰ میلیون کاربر دارد، و اکثر آنها طرفدار قابلیت های امنیتی یا به طور کلی، این هستند که امکان استراق سمع یا دسترسی به پیام هایشان در تلگرام وجود ندارد. تلگرام در کشورهای در حال توسعه که انتقال پول به خارج از کشور در آنها بخش مهمی از اقتصاد به شمار می‌رود، بیشتر استفاده میشود.
زمانی که پاول دوروف موسس پر طرفدار تلگرام و مخالف سرسخت پوتین، روسیه را ترک کرد ۲۶۰ میلیون دلار در دست داشت. او یک شبکه اجتماعی بسیار موفق شبیه به فیس‌بوک راه انداخته بود که ۳ میلیارد دلار ارزش داشت. یک روز دوروف و تعدادی از کارمندانش هواپیماهایی کاغذی با روبل درست کردند و آنها را از پنجره دفتر به خیابان پرتاب کردند. این میزان در حدود ۵ هزار دلار ارزش داشت. چندی بعد دولت خواستار این بود که صفحات سیاسی مخالف در این شبکه اجتماعی بسته شوند. دوروف تحت فشار نهادهای امنیتی متصل به کرملین، مجبور به فروش این شبکه و ترک خاک روسیه شد. به دنبال این ماجرا، در سال ۲۰۱۳ پیام رسان تلگرام توسعه داده شد. گفته شده که به زودی تلگرام در بستر یک بلاک‌چین اختصاصی عرضه میشود. سیستم این شبکه با بلاک چین بیت‌کوین و اتریوم که اکثر توکن ها بر اساس استانداردهای آن ساخته میشوند، متفاوت خواهد بود.
در مورد اینکه ارزهای دیجیتال سرانجام بدی خواهند داشت یا خیر، نظرات مختلفی وجود دارد. وارن بافت نسبت به آینده ارزهای دیجیتال آنقدرها خوش‌بین نیست. او طی مصاحبه ای با خبرگزاری سی.ان.بی.سی گفت:
« نمیدانم چطور یا کی این اتفاق می‌افتد… اما مطمئنم ارزهای دیجیتال قطعا پایان بدی خواهند داشت.»
حال اگر به شرکت در آی.سی.اوهایی علاقمند هستید که طی جمع سپاری و پیش فروش، توکن های جدیدی را ارائه میکنند؛ اوضاع پیچیده‌تر است.
سال گذشته شاهد داستان های باورنکردنی بسیاری درباره این آی.سی.او ها بودیم. در این داستان ها از آی.سی.او شرکت هایی گفته میشد که ظرف چند ثانیه موفق به جذب میلیونی سرمایه شده بودند. متقابلا، داستانهایی از کلاهبرداری نیز به گوشمان رسید. حتی در این باره هم زیاد شنیدیم که بسیاری از ایده های تجاری در عین خوب بودن، آنطور که از آنها انتظار میرفت، پس از پیاده‌سازی خوب از آب در نمی‌آمدند. به نقل از آگراوال، تنها از حدود ۱ درصد توکن هایی که به بازار وارد میشوند، کسب و کاری واقعی و موفق حاصل میشود.
اما چطور میتوان این ۱ درصد را شناسایی کرد؟ یک درصدی که از لحاظ قانونی و فنی خوب باشند؟ آگراوال در پاسخ به این سوال میگوید:
«جواب این سوال را میدهم، ولی برای شما قانع کننده نخواهد بود. اول لازم است ساعتها روی این وقت بگذارید تا با نحوه کار اینجور شبکه ها آشنا شوید. بعد در آخر سراغ این بروید که در مورد کدامیک به نتیجه برسید بهتر است.»
وی افزود:
«به عبارتی دیگر، من روی چیزی که به درک درستی از آن نرسیده باشم، سرمایه گذاری نمیکنم.»
